جدول جو
جدول جو

معنی جرم بیتن - جستجوی لغت در جدول جو

جرم بیتن
کثیف شدن، جرم گرفتن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نشان و رد چیزی را یافتن
فرهنگ گویش مازندرانی
خرمن کوبیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
شروع کردن، آغاز شدن، سرپوش برداشتن از چیزی، فرا گرفتن
فرهنگ گویش مازندرانی
هدف گیری درست
فرهنگ گویش مازندرانی
برای کسی جا در نظر گرفتن، جا شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
شانه کردن و باز کردن موی درهم شده
فرهنگ گویش مازندرانی
بالیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
دچار وحشت شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
ترسیدن، به واسطه ی ترس از جایی جستن
فرهنگ گویش مازندرانی
پوست حیوان را کندن
فرهنگ گویش مازندرانی
جمع شدن سرشاخه ها در نهر و جوی آب، دعوای سگ ها
فرهنگ گویش مازندرانی
در نقطه ای ایستادن و انتظار طولانی کشیدن، خسته شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
چرخیدن، گشتن
فرهنگ گویش مازندرانی
حان ستاندن، توان و قدرت به دست آوردن
فرهنگ گویش مازندرانی
جنگ حیوانات گربه سان با هم، سرشاخ شدن، درگیری حیوانات
فرهنگ گویش مازندرانی
فنی در کشتی محلی همانند فن درخت کن در کشتی آزاد، زن گرفتن
فرهنگ گویش مازندرانی
پاره شدن پارچه، از کوره در رفتن ناگهانی
فرهنگ گویش مازندرانی
تکان خوردن
فرهنگ گویش مازندرانی
کنایه از: ناز کشیدن، کسی را تحمل نمودن
فرهنگ گویش مازندرانی
پاره شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
از کسی جانب داری کردن، اصابت کردن، به مقصود رسیدن
فرهنگ گویش مازندرانی